روزی که دریای عشق چشماتو وا کن ببین
سرکش و طوفانیه دشمن که توی خونهس
پهلوون قصمون روی یک تیکه کاغذ
سعید طوقانیه نوشت به خط جلی
می دید که پهلوونا دنبال من نگردید
تو جبهه ها می چرخند رفتم جبهه یا علی
شیرینی قشنگ پهلوون زورخونه
اون لحظه های تلخند وقتی رجز میخونه
گفت به خودش سعید جون روی حرفی که زده
سن کمت بهونهس تا پای جون میمونه
سلام به همه، ببخشید که دیر آپ میکنم، این روزها مشغله کاریم زیاده.
خوب بگذریم، چند تا عکس از شهید پهلوان سعید طوقانی گذاشتم این عکسها رو یک دوست خوب برای ایمیل من فرستاده کسی که عاشق شهادته، شهیدان را دوست داره وآرزوش شهید شدن است در ضمن علاقه بسیار زیادی به منش وپهلوانی شهید طوقانی دارد . نام این دوست عزیز من محمدرضا است. تعدادی از این عکسها هم در پستهای بعدی میگذارم.